Share

رم میلان، تفاوت در دو تیم است

تیمی که بیشترین منطق را داشته باشد برنده می شود.

از دیشب در مورد هر کدام می خوانیم. به عقیده برخی، رم مورینیو که از نظر فیزیکی عقب مانده است (این واقعیتی است که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است)، باید هدف مشترکی را که در فصل های گذشته نقطه قوت او بوده است، دوباره کشف کند: به طور خلاصه، او باید دوباره کشف کند. هویت او توصیف بیش از حد استفاده شده اما دقیق از ایده های مربی که حرفه اش بیشتر بر اساس روح است تا قانون. به گفته دیگران، میلان فوتبالی روان و فوق العاده معاصر بازی می کند (این درست است و مطابق با چیزی است که ما چندین سال در مورد تیم پیولی می گوییم) که در آن هیچ نقشی وجود ندارد زیرا فقط فضایی برای حمله وجود دارد، در یک رقص دائمی. از ده عنصر سرعت، که هماهنگ کننده آن به عنوان یک شبه عمل می کند deus ex machina.

همه اینها درست است، اما ربطی به آن ندارد واقعی تفاوتی که در حال حاضر بین رم و میلان وجود دارد (1-2). قبل از هر بحث فنیمهارت های تاکتیکی و روانی که باید یک لحظه در مورد آنها صحبت کنیم انگار این دو گل رز در تابستان ساخته شده باشند. احساس بعد از این سه روز این است که زوج کاردیناله-مونکادا نقشه دی لورنتیس-جیونتولی را تکرار کردند: انقلابی کردن بدون تحریف خود، یعنی تکامل. میلان تیمی است که با هدف ساخته شده است و درست است که به دواتاویو و مونکادا اعتبار بدهیم که پس از جدایی مالدینی و ماسارا (که در سال‌های اخیر نیز کارهای بزرگی انجام داده‌اند) ترکیبی را تشکیل دادند. بسیار قوی و خیلی عمیقکه در آن ترکیب‌های فنی-تاکتیکی برای استفانو پیولی شبیه به ترکیب بازی‌های ویدیویی است که در آن چندین نتیجه ممکن وجود دارد، اما همیشه هدف قرار می‌گیرد. آ تنها نتیجه



به طور خاص: ما تحت تأثیر عملکرد لوفتوس چیک قرار گرفتیم، بازیکنی که ساری آرزوی او را به عنوان بازیکن پس از میلینکوویچ نداشت. ما مطمئنیم که بازیکن سابق چلسی دارای فیزیک، تکنیک، شخصیت و پویایی است که با پیشرفت فصل به رشد خود ادامه خواهد داد. پولیشیچ خیلی خوب جا افتاده است و دیروز لئو با چلیک بیچاره که در دردسر بزرگی است، آنچه را که می خواست انجام داد. میلان در خط حمله هنوز اولیویه ژیرو را دارد، بازیکنی که با روند “تولد مجدد پس از لیگ برتر” مطابقت دارد. داشتن فردی مانند او در سکان هدایت، یک شانس است، اما حضور اوکافور در زمین زمانی که میلان در ده دقیقه بود (توموری در دقیقه 60 اخراج شد) واکنش های مثبتی را از سوی پیولی به همراه داشت. او پشت سر میلان محکم می ماند و بهترین دروازه بان سری آ را دارد. در سمت چپ، آنها یکی از قوی ترین مدافعان کناری جهان را دارند (آن بال ترسناک است) و در خط میانی می توانند روی بازیکنی (رایندرز) حساب کنند. به زیبایی بتن است: کسی که با یک عصای جادویی در دست متولد می شود.



همه اینها توسط a رم بیچاره، بدون ایده برای حداقل 85 دقیقه، وقتی با قدرت ناامیدانه به دروازه ماینیان حمله کرد و حتی توسط اسپینازولا (دقیقه 92) گل 1-2 را به ثمر رساند – حیف که میلان سی دقیقه ده نفره بود. ورود لوکاکو نشان داد که بیگ رام چقدر ارائه کرده است ستاره ها و راه راه ها قبل از بازی – می تواند به این تیم کمک کند تا مرکز ثقل خود را افزایش دهد، در جلو خطرناک تر باشد و با اطمینان بیشتری در عقب بازی کند. دیبالا غایب بود و این موضوع بی اهمیتی نیست. اما دیبالا در 12 بازی رسمی آخر جالوروسی مقابل ژوزه مورینیو حضور داشته است که در آن رم 12 امتیاز از 36 امتیاز ممکن را کسب کرده است – اگر فقط لیگ را حساب کنید، این 7 امتیاز در 9 بازی اخیر آنها منهای 4 تساوی است. تنها یک برد (مقابل اسپزیا در آخرین قهرمانی سال گذشته) و 4 باخت.

می توانیم در مورد بازی و بی انگیزگی صحبت کنیم (چون پارسال این نتایج مصادف شد با داغ ترین لحظه مسابقات قهرمانی زرد-قرمز اروپا، خستگی جسمانی. اما چیزهای بیشتری وجود دارد، و دوباره – همانطور که برای میلان خوب است – در مورد ساخت – در بد – است گل سرخ از رم که انگار هیچ منطقی ندارد.

3-5-2 البته فرم ژوزه مورینیو است. اما آنها چه کسانی هستند خارجی? در سمت راست چلیک، کریستنسن و کارسدوروپ، در سمت چپ اسپیناتزولا و زالوسکی. چیزهای کوچک برای تیمی که در هنگام ساختن بازی به شدت به قدرت پنج نفر متکی است. هرج و مرج مطلق در خط هافبک حاکم است: آئوار یک بازیکن واقعی است، اما او به اندازه یک پر شکننده است. به همین ترتیب رناتو سانچس، آخرین قهرمان نقشی که در “کسی که یک پا دارد و سرعتش را تغییر می دهد” نوعی نفرین را در سایه کولیزئوم – رم می بیند. جایی که می روی فراتسی را بگیرید. جدایی ماتیچ سخت تر از صحبت های مورینیو است که سعی در پنهان کردنش داشت و پاردس نمی تواند ناگهان تبدیل به دنیله ده روسی شود زیرا شماره 16 را روی شانه هایش دارد.

بنابراین اگر درست باشد که رم با وجود دیبالا و لوکاکو در خط حمله، یکی از بهترین تیم‌های لیگ باقی می‌ماند – اما هر دو باید خوب کار کنند – مانند ماتیچ، ترک ایبانز بسیار سنگین است. N’Dicka بازی نمی کند اگر مورینیو آن را رد نمی کرد، حداقل آن را به تعویق می انداخت; به نظر می رسد اسمالینگ در حال حاضر معاون خودش است و نه مانچینی و نه یورنته بازیکنانی تهاجمی و پویا مانند برزیلی نیستند: کل تیم آسیب می بیند زیرا رم مجبور است در عمق دفاع کند و وقتی گل دریافت می کند قدرت تحمل ندارد. دفاع آنها بنابراین یک مشکل بزرگ وجود دارد که باید در هدف حل شود: اما فردا اینجا نیز حل خواهد شد.

وقتی لوکاکو وارد رم شد، یک نفر در مورد اسکودتو صحبت می کرد. قدرت واقعی این تیم احتمالاً مشخص نبود: موقعیت ضعیف، با شکاف های بزرگ در چندین بخش و با چند نام بزرگ که – در شرایط مشابه – در خطر فریب خوردن هستند. با رفتن تونالی و مالدینی/ ماسارا، شخص دیگری مسئولیت را بر عهده گرفته است پایان میلان همانطور که در سه فصل گذشته آنها را می شناختیم. به طور خلاصه، قبل از صحبت کردن، لازم است که تصویر کلی را به وضوح تحلیل کنیم. حقیقت این است که میلان امسال تا آخر برای قهرمانی خواهد جنگید و به گفته نویسنده در حال حاضر از همه جلوتر است. رم نیز به نوبه خود برای صعود به جامی که مو پادشاه است، تلاش خواهد کرد. و در لیگ؟ فصل بسیار طولانی است و کلمات نفس شما را می گیرند.

You may also like...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *