تکلیف دو پیچ در میلان چه می شود؟
بررسی کورس جدید اولتراهای میلان و اینتر.
به غلط اعتقاد بر این است که چهار انجیل متعارف داستان یکسانی را بیان می کنند: تولد، مرگ و رستاخیز عیسی ناصری. در واقع، هر بشارتی این واقعه را از موضع خود، با سبک خاص خود و داستان شخصی خود بیان می کند. مارک ضروریتر است، لوقا تاریخیتر، متی تعلیمگراتر، جان بیشتر فلسفیتر است. با این وجود، در این تنوع منابع، سبک ها و تفاسیر شباهت هایی وجود دارد. یکی از مهمترین آنها قسمت معروف «اخراج بازرگانان از معبد» است.
در همین حین به اورشلیم رفتند. و چون به معبد رفت، شروع به بیرون راندن کسانی کرد که در معبد خرید و فروش می کردند. میز صرافی ها و صندلی کبوتر فروشان را واژگون کرد 16 و او هیچ چیز را از طریق معبد آورده نشد. 17 و به آنها تعلیم داد و گفت: «مگر مکتوب نشده است که خانه من نمازخانه همه مردم خوانده شود؟» بلکه شما آن را لانه دزدان قرار داده اید. (1)
وقتی چنین واقعیتی در هر چهار متن تکرار می شود، مفسران متوقف می شوند و در مورد آن فکر می کنند. آنها به اتفاق آرا به یک نتیجه کلی می رسند: توازی بین اینها نشان می دهد که قسمت a) به احتمال زیاد رخ داده است و ب) بسیار مهم است. در این مورد تا حدی است که آن را لمس می کند قلب از اعلامیه انجیلی: ایمان و تبدیل قلب، آلوده به کسانی که از قدرت معنوی آن برای منافع شخصی استفاده می کنند. وقتی پای ایمان به میان میآید، هیچ چیز مهمتر از دفاع از آن در برابر کسانی نیست که به دنبال حمله به آن هستند.
همانطور که گالیانو اشاره کرد این در فوتبال نیز اتفاق می افتد (2) در میان چیزهای دیگر – یک ایمان سکولار شده. وای به حال کسی که اعتماد طرفداران را تضعیف کند، وای به حال کسی که معنای نمادها را به سخره بگیرد یا از قدرت تداعی کننده آنها برای خرید لذت کامل سوء استفاده کند. وقتی هواداران شانه های خود را ضخیم می کنند و احساس بیشتری می کنند، این بسیار واضح است درستحمله به گرایش های اقتصادی-تجاری فوتبال مدرن.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی فوتبال بهعنوان یک سیستم دیگر هواداران را مصرف نمیکند، بلکه آنها هستند که تشویق به بلعیدن آن میشوند؟
این سوال شاید خیلی افراطی باشد، اما بیشتر یک فریاد زنگ خطر ناامیدانه است y نهایی، که یک کیفرخواست پیشگیرانه از منحنی های میدان های اصلی ایتالیا است. ما در اینجا در درجه اول در مورد شهرهای بزرگ صحبت می کنیم و از این نظر ما یک ساحل ایده آل – نمونه داریم. دو منحنی میلان، اینتر شمالی و میلان جنوبی. میلان در واقع یکی است کم اهمیت کلانشهری که در دید بسیار زیاد خود، به نظر میرسد واقعیتی واضحتر از سایرین (مانند رم و ناپل) به مطالعه ارائه میدهد.
ما با نقل قولی از انجیل مرقس شروع کردیم. برای برخی ممکن است اغراق آمیز باشد، اما قیاس بر این واقعیت استوار است که در هر دو مورد (مذهبی) و دیگری (فوتبالی) هنوز کسانی هستند که در باغ به دلیل اتلاف زمان به طور فزاینده ای زرد شده اند. تو فکر می کنی با شور، قلب و اصالت الف قطعا ارزش های. بسیاری از کسانی که از اینتر و میلان بازدید می کنند به یک سنت خاص وفادار می مانند، آنها سفیران یک رمز اجدادی، یک رفتار خاص در هنگام پوشیدن رنگ های خود هستند. همه اینها جای تردید است و نباید فراموش شوند. اما بخشی است که اگرچه اکثریت را نمایندگی می کند، اما قدرت مؤثری ندارد درباره سرنوشت دو منحنی. چیزی در چند سال اخیر تغییر کرده است، می توانید آن را در درون خود احساس کنید – به اصطلاح گارد قدیمی. با شک و حتی تمسخر نگاه کنید من به خصوص مسیر جدید در سمت میلان را دوست دارم – و این از بیرون نیز قابل توجه است. شارژ برای هر دو منحنی یکسان است: تماشای بیش از حد (مخصوصا رسانه های اجتماعی) ماده کم (اولترا).
(1) مرقس 11:15-19. موارد مشابه در متی 21: 12-17 و لوقا 19: 45-48.
(2) ادواردو گفت فوتبال تنها دینی است که هیچ آتئیستی در آن وجود ندارد.